آمریکاییها به جای آنکه گوش کنند چه چیزی به تکتک تروریستهایی که به آمریکا در خاک این کشور و منافع آن در خارج حمله کردهاند، انگیزه میدهد، فقط به روایتی سهلالوصول گوش میکنند که از زمان بوش بهجا مانده است؛
اینکه آنان از آزادیهای آمریکا بیزارند. اما این باور چیزی بیش از یک توهم جمعی نیست که همواره سیاست خارجی نابودکننده امنیت داخلی را تغذیه میکند. هیچچیز بیش از بررسی انگیزههای 3 نفری که در سال گذشته احساس امنیت آمریکاییها را خدشهدار کردند، این امر را ثابت نمیکند.
شهریور ماه پارسال، مقامات فدرال آمریکا جوان 25سالهای به نام نجیبالله زازی را بازداشت کردند که قصد داشت با بمب به شبکه متروی نیویورک حمله انتحاری کند. این مهاجر افغانی اخیراً به توطئه برای کشتن مسافران بیگناه اعتراف کرده است. به نوشته نیویورک تایمز، زازی اینگونه انگیزه خود را برای کشتن افراد بیگناه توجیه میکند: میخواستم خودم را فدا کنم تا توجه همگان را به آنچه ارتش ایالات متحده بر سر غیرنظامیان در افغانستان میآورد، جلب کنم و روح خودم را برای نجات دیگران فدا کنم.
کمتر از 2 ماه بعد، آمریکاییها یکه خوردند که سرگرد نضال مالک حسن، روانپزشک مسلمان 13 نفر از جمله 12 نظامی و یک غیرنظامی را در پایگاه نظامی فورت هود در تگزاس به قتل رساند. به نظر میرسد انگیزه حسن به مانند زازی ناشی از هراس وی از سیاست خارجی آمریکا بوده باشد که قرار بود مجری آن باشد.
2 سال قبل از حمله سرگرد حسن، وی به همکاران خود گفته بود که جنگهای آمریکا در عراق و افغانستان، تهاجم به اسلام است. حسن در مطلبی که از وی بهجا مانده است، گفته که برای مسلمانان موجود در نیروهای مسلح آمریکا به طور فزایندهای سختتر میشود که از نظر اخلاقی، بودن در ارتشی را توجیه کنند که به نظر میرسد همواره با مسلمانان دیگر درگیر است. با وجودی که حسن خود را در فورت هود منفجر نکرد، تردیدی نیست که وی نمیخواست از این حمله بگریزد. گلوله یکی از افسران وی را فلج کرد.
بالاخره در روز کریسمس عمر فاروق عبدالمطلب جوان 23ساله ثروتمند نیجریهای پودر انفجاری در لباس زیر خود پنهان کرد و کوشید پرواز 253هواپیمایی نورثوست را در مسیر دیترویت منفجر کند .
وی شکست خورد اما بعد از این حمله نافرجام، یک ایستگاه رادیویی آمریکا به تحقیق در این زمینه دست زد که چرا پسر یک بانکدار برجسته مسیر بمبگذاری انتحاری را برمیگزیند. به نظر میرسد یک دلیل موضوع رفتار با بازداشتشدگان مسلمان در گوانتانامو باشد. خبرنگار این شبکه رادیویی گفت: خشونت برانگیزنده عبدالمطلب از نظر خشونت منحصر به فرد بود، اما احساس چنین خشمی اصلا منحصر به وی نیست.
وی افزود: باید بگویم شمار زیادی از افرادی که در شمال نیجریه با آنها صحبت کردم، نه فقط درباره گوانتانامو بلکه درباره سیاست خارجی آمریکا، جنگ عراق و افغانستان، خاورمیانه، بحران فلسطینیان و رژیم صهیونیستی و در این باره صحبت میکردند که چقدر احساس میکنند آمریکا نه فقط به مسلمانان خاورمیانه بلکه حتی به مسلمانان نیجریه حمله میکند.
زمان آن رسیده است که مردم آمریکا پی ببرند تروریسم انتحاری جهادی در وهله اول ثمره افراطگری دینی نیست بلکه پاسخ منطقی به امپریالیسم آمریکاست. رابرت پیپس، کارشناس برجسته آمریکایی تروریستهای انتحاری در سال 2005، در مصاحبه با نشریه آمریک کانسروتیو گفت: حقیقت اصلی این است که حملات انتحاری تروریستی، آنقدر که یک انگیزه روشن راهبردی دارد، انگیزه مذهبی ندارد.
این انگیزه راهبردی مجبور کردن دمکراسیهای مدرن به بیرون بردن نیروهای نظامی از قلمروی است که تروریستها آنرا میهن خود میدانند. به اعتقاد وی که نویسنده کتاب «مردن برای پیروزی، منطق تروریسم انتحاری» است، دین فقط زمانی در تروریسم انتحاری نقش ایفا میکند که قدرت اشغالگر آیین دیگری دارد.
تهاجم و اشغال افغانستان و عراق به رهبری آمریکا جلوه روشنی از این اشغالگری است. غمانگیز این است که اسامهبنلادن شرط بست که ایالات متحده بهدام میافتد و با انتقامجویی و تبختر به میدان میآید. آمریکا به کشورهای عمدتاً مسلمان حمله و آنها را اشغال کرد، با دستگیری و شکنجه بازدارنده،
حاکمیت قانون را تضعیف کرد و با هواپیماهای بدون سرنشین، مرگ بر سر مردم ریخت و با این کار روایت بنلادن از صلیبیون مسیحی و جنگ مقدس را اثبات کرد. این ضامن 2هدف ضروری برای القاعده بود: این کار جهادیون بیشتری را تولید کرد و از نظر اقتصادی و نظامی بزرگترین قدرت مسلط تاریخ را تضعیف کرده است.
اما به جای جستوجو برای ریشهها، آنان همچنان دنبال شاخهها میگردند. توطئه زازی باعث شد تا کنگره خواستار افزایش بودجه امنیت حمل و نقل عمومی شود. کشتار حسن باعث میشود تا پنتاگون سیاستهایی برای شناسایی و پرداختن به افراطگرایی خشونتآمیز تدوین کند. تلاش عبدالمطلب برای بمبگذاری باعث کاربرد سریع اسکنرهایی میشود که کل بدن را نشان میدهند که منتقدان آن را بازرسی برهنه مجازی توصیف کردهاند.
با گذشت تقریباً 9 سال از 11سپتامبر، ایالات متحده تقریباً یک تریلیون دلار صرف مبارزه با جنگ با تروریسم و نیز صدها میلیارد دلار صرف افزایش بودجه امنیت داخل آمریکا کرده است. اما ایالات متحده راه آسان و اخلاقی برای نابود کردن ریشه و کسب امنیت، بیشتر دارد.
این کشور باید به سرعت به طور مسئولانه از افغانستان و عراق خارج شود، مجمعالجزایر جهانی تأسیسات نظامی خود را تعطیل کند و سربازان را به کشور فراخواند. این امر کمک خواهد کرد روایتی که امثال عبدالمطلب، حسن و زازی را جذب کرد، تضعیف شود.
مطایبه غمانگیز این است که ایالات متحده به القاعده کمک کرد این کار را بکند و به همین علت، آمریکا هزینه فزایندهای را صرف امنیت میکند، اما کمتر و کمتر احساس ایمنی میکند.
گاردین
ترجمه: وحیدرضا نعیمی